معنی چیچی خوار - جستجوی لغت در جدول جو

چیچی خوار

لغت نامه دهخدا

(دِ خَ تَ / تِ)

دانه خوار. مرغی که دانه خورد. مرغی که از دانه تغذیه کند، جوجه ای که بی یاری و کمک دانه برچیند

(رَ / رِ دَ / دِ)

سیکی خوارنده. سیکی خواره. آنکه شراب مثلث خورد. نوشندۀ سیکی، شرابخوار. باده نوش. (فرهنگ فارسی معین) :
ای پسر می گسار، نوش لب و نوش گوی
فتنه بچشم و بخشم فتنه به روی و به موی
ما سیکی خوار نیک تازه رخ وصلحجوی
تو سیکی خوار بد جنگ کن و ترشروی.
منوچهری

لغت نامه دهخدا

پیچ خوار

(اَ طَب ب)

که پیچ خورد. که بتابد. که قابلیت انعطاف داشته باشد. که تواند خمید. که توانش خمانید

لغت نامه دهخدا